هردم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله , این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله , یک زن میان محملی اندر غم و تاب و تب است , این زن صدایش آشناست , ای وای بر من زینب است...

همه خوشبختیها و موفقیت که به من روی آورده  از درهایی وارد شده است که آنها را به دقت بسته بودم .

آتش از اندوه هجران  بهتر است

بی قرارم کردی و گفتی صبوری بهتر است

من نمی دانم کجا خواندم ، که یادم داده است ؟

یار وقتی در کنارت نیست ، کوری بهتر است ...

 



بیشتر انسانها، زمانی نا امید میشوند که چیزی به موفقیت آنها باقی نمانده ...

یاد بگیر ، قدر هر چیزی را که داری بدانی،

قبل از آنکه روزگار به تو یادآوری کند که:

می بایست قدر چیزی را که داشتی، میدانستی ...

از برداشتن یک گام بلند نترسید ؛

گاهی از یک فاصله ، یک چاله یا یک مانع ، با دو گام کوتاه نمی توان عبور کرد ...