یه وقتا اینقد آدم زندگیش غمناک میشه که دوس داره یکی یوهو بگه کاااااات …
.
همه می خواهند جای تو را بگیرند بی آنکه بدانند تو هم دیگر جایی نداری …
آموخته ام که با پول مي شود
خانه خريد ولي آشيانه نه،
رختخواب خريد ولي خواب نه،
ساعت خريد ولي زمان نه،
مي توان مقام خريد ولي احترام نه،
مي توان کتاب خريد ولي دانش نه،
دارو خريد ولي سلامتي نه،
خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ،
مي توان قلب خريد، ولي عشق را نه
آموخته ام که... تنها کسي که مرا در زندگي شاد مي کند کسي است که به من مي گويد: تو مرا شاد کردي
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسيار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام ... که هرگز نبايد به هديه اي از طرف کودکي، نه گفت
آموخته ام ... که هميشه براي کسي که به هيچ عنوان قادر به کمک کردنش نيستم دعا کنم
آموخته
ام ... که مهم نيست که زندگي تا چه حد از شما جدي بودن را انتظار دارد،
همه ما احتياج به دوستي داريم که لحظه اي با وي به دور از جدي بودن باشيم
آموخته ام ... که گاهي تمام چيزهايي که يک نفر مي خواهد، فقط دستي است براي گرفتن دست او، و قلبي است براي فهميدن وي
آموخته ام ... که پول شخصيت نمي خرد
آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگي را تماشايي مي کند
آموخته
ام ... که خداوند همه چيز را در يک روز نيافريد. پس چه چيز باعث شد که من
بينديشم مي توانم همه چيز را در يک روز به دست بياورم
آموخته ام ... که چشم پوشي از حقايق، آنها را تغيير نمي دهد
آموخته ام ... که اين عشق است که زخمها را شفا مي دهد نه زمان
آموخته ام ... که وقتي با کسي روبرو مي شويم انتظار لبخندي جدي از سوي ما را دارد
آموخته ام ... که هيچ کس در نظر ما کامل نيست تا زماني که عاشق بشويم
آموخته ام ... که زندگي دشوار است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام ... که فرصتها هيچ گاه از بين نمي روند، بلکه شخص ديگري فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
آموخته ام ... که لبخند ارزانترين راهي است که مي شود با آن، نگاه را وسعت داد
**********************************************
ولی از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از کشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان ها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زن ها می ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی از آینه می ترسم!
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم ، پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار می ترسم
حسین پناهی..............................................................روحش شاد
نظر بده
وقتی ارزش ها عوض می شوند؛
عوضی ها با ارزش می شوند …!
کلاهت را بـه هوا بیانداز . . .
که من دگر جان بازی کردن ندارم !
تو بردی . . .
آنقدر میــــوه های سمپــــــاشی شده
به خــــــــوردمان دادنــــد،
که این روزهـــــا؛
با حـــــــــرف هایمان هم
آدم می کشیـــــــــم ... !!!
انگار دوستت دارم های من؛
خداحافظ شنیده می شود...!
نظر یادت باشه
تا گردنم را پوشانده است......................................نظر یادت باشه
دیروز یه دختررو دیدم تو مترو
بدون شال یا روسری با تی شرت
تا اومدم بگم مـوچکرم روحانی
دوستش بهش گفت مجید بریم...
نظر یادت نره
هرکس دوس داره خوشش اومد نظر بده
مى دونى Takzang یعنى چه؟
T: تا
A: آخر
K: خط
Z: زندگیم
A: عاشق
N: نگاه
G: قشنگتم
پس بدون به خاطر کم شارژی نیست که تک میزنم !
نظر یادت نره
کوچههای قدیمی را باریک میساختند،
تا آدمها به هم نزدیکتر شوند…
حتی در یک گذر؛
ما انسانها اکنون چقدر از هم دوریم ...تنهایی خوب است؛
هم من و هم تو میدانیم که:
تنهایی خوب نیست ...
ولی چه میتوان کرد وقتی خوبی نمانده تا به تنهایی ، واژه تنهایی را از تخته سیاه زندگی پاک کند ...
به تنهایی و بدون تو روزگار میگذرانم ؛
ناراحت نباش ، این روزها همه کمکم میکنند باور کنم :
تنهایی خوب است ...